سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آل صهیون-2

زمان :22 فوریه 2012؛ مکان:ریاض پایتخت عربستان سعودی که چندی پیش میزبان جشنواره اطلاعاتی براندازی الجنادریه بود.

در تاریخ مذکور، شهر ریاض میزبان نشست محرمانه رؤسایی از سرویس‌های اطلاعاتی عربستان، قطر، آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و ترکیه و اردن بود. در این نشست رئیس یکی از شعبه‌های اطلاعاتی لبنان و همچنین رئیس سرویس امنیت ویژه کردستان عراق نیز حضور داشتند.

این نشست دو روز طول کشید. در این نشست که عنوانش «تعیین سناریو جدید سوریه» بود برای دستیابی به مکانیزمی جدید برای تعامل با موضوع سوریه بحث و بررسی شد تا بتواند ارتش سوریه را تضعیف و قدرت نظام سوریه را که در ماه‌های گذشته انعطاف‌پذیری و تجربه بی‌نظیر خود را در دور زدن سرویس‌های امنیتی متحد شده در برابر خودش را به اثبات برساند، متزلزل کند.

این نشست در زمانی برگزار شد که غربی‌ها نتوانستند پوششی بین‌المللی از طریق سازمان ملل برای قانونی جلوه دادن اقدام نظامی احتمالی خود علیه سوریه کسب کنند؛ این به معنای شکست سناریوی تشکیل جبهه نظامی با پیشگامی عربستان و قطر و پشتیبانی نیروهای چند ملیتی از ناتو بود که هدفش ایجاد گذرگاه‌هایی نظامی-اطلاعاتی در سوریه تحت پوشش گذرگاه‌های انتقال کمک‌های بشردوستانه به درون خاک سوریه بود که قرار بود تعهد بدهند که با ارتش سوریه درگیر نشوند تا این اطمینان را به دولت سوریه، چین و روسیه داده باشند که درگیری روی نخواهد داد اما این طرح و سناریو در شورای امنیت به جایی نرسید و سقوط کرد و اکنون نشست ریاض برای تعیین سناریو جدید برگزار شده است که نکات ذیل حاصل آن است:

- دولت‌های فرانسه و انگلیس و آمریکا تلاش خود را در زنده نگاه داشتن پرونده سوریه در جلسات شورای امنیت و سازمان ملل و سازمان‌های تابعه از جمله سازمان حقوق بشر ادامه می‌دهند تا کشورهایی را که از سوریه حمایت می‌کنند با مشکل روبه‌رو کنند. این سه کشور همچنین متعهد شدند که تحریم‌های اقتصادی و سیاسی را برای خفه کردن اقتصاد سوریه ادامه بدهند. در کنار این موارد، اقدامات لوجستیک، نظامی و رسانه‌ای علیه سوریه انجام خواهد شد تا تلاش ارتش سوریه و مقامات امنیتی و سران سیاسی آن در کنترل اوضاع به جایی نرسد و روحیه مردم تضعیف شود و نوعی بی‌ثباتی و اعتراض و نارضایتی در مردم به دلیل اوضاع نابسامان و ناامنی و شرایط سخت اقتصادی ایجاد شود.

شاید مهم‌ترین اقداماتی که در این نشست بر آن توافق شد، 2 مأموریت زیر باشد:

1- عربستان و قطر تلاش خود را ادامه می‌دهند تا موضوع سوریه همچنان مطرح بماند. این کار را از طریق تامین انواع حمایت مالی و رسانه‌های و ارسال سلاح برای گروه‌های ضدسوری انجام می‌دهند. این در حالی است که عربستان در چهار سال گذشته میلیاردها لیره سوریه را خریداری و در بانک ملی عربستان در جده ذخیره کرده است و اکنون با ریختن آن در بازارهای کشورهای همسایه نرخ لیره سوریه را هدف گرفته تا قیمت‌ها در سوریه افزایش پیدا کند از جمله نرخ دلار تا اینکه هر دلار معادل 100 لیره بشود. از طرف دیگر عربستان ارتباط خود را با افراد مسلحی که گروه آنان را از «صحوات» (نیروهای بیداری در عراق) تاسیس کرده و قبلا هم در عراق این کار را کرده بود ادامه می‌دهد. افراد مسلحی از عشایر و رهبران محلی قبایل در استان الانبار که برای ناامن کردن راه‌های زمینی که کالاهای سوریه از آن گذر می‌کرد، با آنان هماهنگی شده بود تا اقتصاد سوریه دچار مشکل شود و نتواند از بازار عراق به ارز دسترسی پیدا کند و همزمان با این کار ارتباط خود را با شخصیت‌های معارض سوری ادامه می‌دهد تا با انتشار شایعات برای بالا بردن قیمت‌ها در داخل سوریه و خرید بیش‌ از اندازه کالاها جهت انبار کردن آن از بیم روزهای آینده، روحیه مردم را تخریب کند.

2- حمایت لوجستیکی و امنیتی که مهم‌ترین توافقات صورت گرفته به شرح ذیل است:

ترکیه؛ علاوه بر تسهیل کار نفوذ جنگجویان خارجی به خاک سوریه و قاچاق انواع سلاح از مرز خود به سوریه در منطقه باب الهوی، و مناطق هم‌مرز با استان ادلب (در شمال سوریه) که این کار به دلیل وضعیت جغرافیایی منطقه، ساده‌تر از نقاط دیگر است، سنگرهای بزرگ و عریضی و پناه‌گاه‌هایی برای تانک‌ها و توپحانه نیروی ترکیه در منطقه مرزی در موازات قامشلی (در سوریه)تا تل‌ابیض (تپه سفید) سوریه حفر می‌کند و ادوات نظامی سنگین و تانک‌های ارتش ترکیه را به این منطقه منتقل می‌کند تا این کار بر «کُـرد»های سوریه تاثیر بگذارد و آنان را تحریک کند تا موضع ضد نظام بگیرند و این پیام به آنان القاء شود که سقوط نظام سوریه دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد و ترکیه برای اقدام نظامی علیه سوریه آماده می‌شود. همزمان با این کار، رهبران محلی کردستان عراق ارتباط خود را با همتایانشان در مناطق کردنشین سوریه افزایش می‌دهند تا آنان را به بهانه تشکیل کشور بزرگ کردستان و حفظ منابع آینده از طریق توافق با ترکیه علیه دمشق تحریک کنند.

قرار بود آغاز این اقدامات 15 مارس [گذشته] باشد و پس از عید نوروز تشدید شود و شهر انتاکیه در استان اسکندرون (که در اشغال ترکیه است) مقر فرماندهی ارتش قرار بگیرد. این کار به خواست قطر انجام شد و شیخ خالد هنداوی که از حیث سیاسی و عقیدتی فردی به ظاهر موجه است در رأس آن قرار گرفت تا ارتباط این ارتش با دولت قطر باشد. همچنین شیخ زهیر عمر عباسی نیز مسئول امداد و پشتیبانی شد.

شیخ لؤی الزعبی یکی از سرشناس‌ترین دوستان اسامه بن لادن در سودان ست. او به مثابه رئیس ستاد مشترک شد در حالی که شیخ ایمن الحریری مسئول عملیات قرار گرفت. که زهیر صدیق کلاهبردار بین‌المللی او را کمک می‌کرد.

با انتصاب‌های این‌چنینی، [سرهنگ فراری] ریاض الاسعد صرفا در ویترین [گروهک] ارتش آزاد سوریه باقی می‌ماند تا اینکه گروه شکل گرفته رنگ و بوی یک سازمان نظامی ملی [سوری] را به خود بگیرد و اینگونه به افکار عمومی القاء نشود که این گروه، صرفا گروهی تکفیری است. این انتصاب‌ها صورت گرفته است اما در رسانه‌ها اعلام رسمی نشد و حداقل در آینده نزدیک اعلام نخواهد شد و دلیل آن ذکر شد.

اما افراد تعیین شده و این شیوخ  که هستند؟

شیخ خالد الهنداوی، وارث مروان حدید و سعید حوی: اطلاعات موجود نشان می‌دهد او از سرشناس‌ترین جنگجویان اخوان المسلمون و شاخه نظامی «طلیعه جنگجوی اسلامی» در شهر حماة در آن درگیری است که میان آن و حکومت سوریه در اواخر دهه هفتاد و اوایل هشتاد درگرفت. پس از شکست طرح «جهاد» اسلامی در سوریه، شیخ الهنداوی مانند خیلی‌ها، به سراغ نظریه‌پردازی و کارهای فقهی رفت و در تاسیس اتحاد جهانی علماء‌ مسلمان که قطر از طریق شیخ یوسف قرضاوی در سال 2004 در راستای بازار اسلامی سیاسی تکفیری، برای رقابت با وهابی‌گری عربستانی سعودی، تاسیس شد،‌ مشارکت کرد.

علاوه بر این، او عضو موسس «انجمن علمای سوریه» نیز هست که شیوخ اخوان المسلمون و محافل وابسته به آنان آن را تاسیس کردند بخصوص شیخ الحلبی محمد علی الصابونچی. اما شکل‌گیری سیاسی و فقهی خالد الهنداوی به دوره‌ای برمی‌گردد که او آن را نزد ائمه و سران اسلام سیاسی مسلحانه در سوریه گذراند. و مشخصا نزد شیخ محمد الحامد و شیخ مروان حدید و شیخ سعید حوی –ناظر کل اخوان المسلمون و رهبر تشکیلات نظامی آنان در سال‌های 1979 تا 1982. این سه، پدران معنوی الهنداوی منبع الهام دیدگاه اسلامی سیاسی جهادی او هستند. الهنداوی الان یک پایش در قطر و یک پایش در (بخش اشغالی خاک سوریه یعنی) اسکندرون در ترکیه است.

لبنــان:

شعبه اطلاعات، ماموریت تسهیل تردد و وارد کردن سلاح و کمک‌ به برخی شخصیت‌هایی را دارد که طبق برنامه تعیین‌شده و از قبل هماهنگ شده در داخل لبنان هستند و این هماهنگی با کمک افسران و شخصیت‌های امنیتی  و دینی قطری و عربستانی که حامی مالی فعالیتهای جریان وهابی در لبنان و سوریه هستند، انجام می‌شود.

در این خصوص قطریها شیخ اسیر شخصیت اطلاعاتی که فعالیت امنیتی در صیدا دارد، انتخاب کردند. این آدم، مرد اول قطر در جنوب لبنان برای ایجاد درگیری شیعه و سنی در صیدا –منطقه صیدا- است در حالی که سرویس اطلاعات قطر بر شیخ صلاح الدین محمود فراج مرد شماره دو القاعده در لبنان و رهبر جماعت دعوت و تبلیغ و مامور قطر برای جذب گروه‌های سلفی به دور از نفوذ سیاسی لبنان در این کشور است. او اکنون با حمایت و پول قطر برای تحقق این هدف فعالیت می‌کند ولی ماموریت اصلی او تبدیل القاعده در لبنان به یک گروه شبه‌نظامی با بنیه نظامی است که امکان نفوذ نظامی به قطر در لبنان را بدهد که این نفوذ نیز به نوبه خود امکان تحت کنترل در آوردن گروه‌های لبنانی و غیرلبنانی در لبنان را به قطر بدهد تا اردوگاه و حوزه نفوذی نظامی برای قطر در آینده لبنان باشد و این تشکیلات نظامی،‌ شمال لبنان و شرق این کشور در مرز با سوریه را تحت نفوذ قطر قرار بدهد. به محض اینکه این حوزه نفوذ شکل بگیرد،‌ آنگاه قطر می‌تواند اوضاع نظامی در سوریه را برای مدتی طولانی از لبنان متشنج کند. در این صورت نیروی نظامی شکل گرفته در لبنان که تحت کنترل قطر است، جانشین خوبی برای حضور مسلحانه کنونی در سوریه است و علاوه بر این این امکان را دارد که از خارج از سوریه، اهداف داخل سوریه را بزند و حتی هنگام فرا رسیدن عملیات اصلی به هنگام ساعت صفر، فعالیت کند. در چنین حالتی می‌توان ارتباط با گروه‌های داخلی لبنان را حفظ کرد و با حمایت مالی و تسلیحاتی از آنان وضعیت لبنان را در صورتی که حز‌ب‌الله بخواهد علیه اسرائیل دخالتی کند یا تهدید به دخالت کند، متشنج کند. بنابراین می‌توان دست لؤی الزعبی را که از دامان اسامه بن لادن و سرویس اطلاعاتی اردن جدا شده است، در دست جریان المستقبل لبنان (به ریاست سعد الحریری)‌ و شعبه اطلاعات قرار داد.

اما شیخ لؤی الزعبی؛

اطلاعات رسیده حاکی است که او سرشناسترین جهادی‌های سلفی در سوریه و اعرابی است که به اسامه بن لادن و گروهک القاعده پیوستند. بخصوص وقتی که اسامه بن لادن در سودان زندگی می‌کرد. زمانیکه سرویس اطلاعاتی اردن با همکاری برخی همتایان عرب خود و سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا و فرانسه کار جذب اسلام‌گراهای [سلفی] عرب را آغاز کردند و برای مبارزه با شوروی و نظام ملی بابراک کارمل به افغانستان اعزام کردند، لؤی الزعبی پیشگام اعزام به افغانستان در اواخر دهه 80 بود که از طریق کانال سرویس اطلاعاتی اردن به افغانستان رفت چرا که او اهل حوران سوریه بود و مورد اعتماد شدید آمریکایی‌ها و فرانسوی‌ها و یکی از معدود جهادی‌های عرب-افغان بود که روابطش با دستگاه اطلاعاتی که او را اعزام کرده بود، حفظ کرده بود. او روابطش با سرویس اطلاعاتی اردن را تا زمانی که با دوستانش در القاعده اختلاف پیدا کرد و به بوسنی رفت تا در جنگ علیه صرب‌ها در سال 1995 شرکت کند، حفظ کرد. او در بوسنی رابطه خود را با سرویس اطلاعاتی اردن که در زمره نیروهای حافظ صلح در دهه 90 فعالیت می‌کرد، حفظ کرد.

پس از بازگشت به سوریه، بازداشت و 6 سال زندان بود. اما به هنگام آزادی ناپدید شد تا اینکه سرانجام اکتبر گذشته با مصاحبه با روزنامه تایمز انگلیس ظاهر شد. الزعبی در دوره پس از آزادی در اردن بود. او اواخر تابستان گذشته به لبنان اعزام شد. زمانیکه قطر و سازمان اطلاعات فرانسه و آمریکا افتتاح «دفاتر قدیمی» و جذب نیرو از سلفی‌ها و تکفیری‌ها از طیف‌های مختلف القاعده و شبیه آن را آغاز کردند تا مانند آنچه برای افغانستان و لیبی رخ داد، به سوریه اعزام کنند.

در اینجا، الزعبی انتخاب شد تا به لبنان برود. اینجا بود که رسانه‌های وهابی همزمان الزعبی را پوشش دادند و او را در رسانه‌ها ظاهر کردند. 26 سپتامبر گذشته (شهریور 90) روزنامه سعودی الشرق الاوسط چاپ لندن مصاحبه‌ای با او انجام داد و خیلی اصرار کرد که به مکانی که با او دیدار کرده است، اشاره‌ای نکند. اما آنچه در مصاحبه گفت، و تیتری که الشرق الاوسط برای آن، برگزید، جالب توجه بود. الزعبی سموم مذهبی و طائفی خود را مقدمه حضور آشکار خود قرار داد و فقط چند هفته پس از این مصاحبه جیزیل خوری مجری برنامه «استودیو بیروت» در شبکه العربیه میزبان او بود.

این شبکه هم اصرار داشت که به مکان مصاحبه اشاره‌ای نکند و تنها اعلام کرد که این کار در جایی در خاورمیانه انجام شده است. در حالی که مکان مصاحبه جایی جز منزل یکی از نمایندگان جریان المستقبل لبنان [که وابسته به غرب هستند] در طرابلس در شمال لبنان نبود؛ جایی که الزعبی زندگی می‌کند و از همانجا آنچه «ارتش آزاد» (سوریه) نامیده می‌شود، هدایت می‌کند و سلاح آمده از لبنان و خارج از آن را انبار می‌کند و به سوریه ارسال می‌کند.

روشن است که یکی از انبارهای سلاحی که الزعبی در اختیار دارد، 10 می (ماه گذشته) در منطقه «ابی سمرا» در طرابلس منفجر و سه نفر از عناصر «گردان حمایت لوجستیک» وابسته به ارتش مذکور کشته شدند.

اما شخصیت دیگر، ایمن الحریری است.

او رزمنده استان‌پیماست (!). این مرد هنوز مبهم‌ترین شخصیت در میان گروه شیوخ تکفیری‌هایی است که به گروهک ریاض الاسعد پیوست. هرچند که برخی او را «عدنان عقله- چاپ دوم» می‌نامند و منظورشان عدنان عقله خونریزی است که یکی از رهبران «الطلیعة الاسلامیه المقاتله» است که به خونریزی و وحشیگیری معروف شده است.

اما اطلاعاتی که تاکنون به دست آمده است، نشان می‌دهد او متولد شهر حلب (سوریه) است و با سرویس اطلاعاتی ترکیه روابط زیادی دارد. او چند ماه در کنار ریاض الاسعد سرکرده ارتش آزاد سوریه در منطقه اشغالی اسکندرون بود قبل از آنکه چند ماه پیش به شمال لنبان برود و از آنجا اداره عملیات ترور و انفجار در سوریه را زیر نظر داشته باشد. عملیات‌های منحصربه‌فردی مانند دو انفجار اخیر حلب و عملبات ترور نظامیان که بدقت انتخاب می‌شوند به او نسبت داده می‌شود.

اما شخصیت سوم، زهیر عمر عباسی؛

کسی که عملیات ترور شیخ محمد احمد صادق را یکی از اولین کارهای جهادی [!] خود می‌داند. هنوز روشن نیست که زهیر عمر عباسی کیست ولی معروف است که او یکی از موسسان شورایی است که «شورای عالی اسلامی در سوریه» نامیده می‌شود.

از صفحه یوتیوب او روشن است که یکی از طیف‌های القاعده و از وابستگان جنبش‌های وهابی است. از همین صفحه روشن است که روابط مستحکمی با فردی به نام عمار قربی و دیگرانی دارد که خواستار دخالت نظامی در سوریه هستند حتی اگر این دخالت، دخالت نظامی ناتو یا اسرائیل باشد. یکی از نکات مهم درباره او، این است که او کسی است که خواستار قتل رجال دینی اهل سنت شد که در وزارت اوقاف سوریه شاغل هستند کسانی که از نظام سوریه جدا نشدند و از نظر او، این افراد از شرع خدا خارج‌اند و بندگان طاغوت.

روشن است که تنها جرایانی که مسلمانان اهل سنت را تکفیر می‌کند، القاعده و برادران القاعده مانند جنبش‌هایی هستند که آبشخورشان وهابیت است. اطلاعاتی در دست است که تروریست‌هایی با این شورا و با یکی از رهبران آن به نام شیخ احسان بعدرانی در «تنسیقیة المیدان» در دمشق در ارتباط است. اینها همان‌هایی هستند که شیخ محمد احمد صادق را مقابل مسجد جامع انس‌بن‌مالک کشتند. شورا، اولین جایی بود که از این اتفاق استقبال کرد و وی را جنایتکار و بنده طاغوت نامید.

ادامه دارد...


+نوشته شده در پنج شنبه 91/4/1ساعت 12:3 صبحتوسط شاهد | نظر